`  

دريافت نسخه پى‌دى‌اف

`
`

على(ع) و اراذل و اوباش!!

حتما از اين عنوان تعجب می‌كنيد؛ على(ع) را با اراذل و اوباش چه كار!؟... شایستگان را با عناوين شريف مثل: "علی و عدالت"، "علی و آزادی" و از این قبیل بايد شناخت! حق داريد، اما هر حكومتی كم و بيش با اين قبیل آدم‌ها هم سر و كار دارد و على(ع) نيز پنجسالی در مدت خلافتش مواجه با سلطه يافتن اين طبقه بود.

پديده غوغاسالاری و قدرت يافتن اشرار و اوباش، ويژه جوامعی است كه به دليل انقلاب يا نابسامانی‌های اجتماعی و يا سوء مديريت حاكمان، قدرت قضائی اعتبار و استقلال خود را از دست داده و قانون به عنوان حربه‌ای عليه مخالفين، در خدمت فرصت طلبان سلطه‌گر قرار می‌گيرد. اتفاقاً دوران خلافت امام على(ع) نيز دقيقاً پس از شورش لجام گسيخته ناراضيان، قتل خليفه سوم و قدرت يافتن توده‌های خشمگين انقلابی بوده است و اين تجربه تاريخی می‌تواند برای مسلمانان امروز بسی درس‌آموز باشد.

تحولات سياسی اخير در كشورهای عربی بار ديگر اين پديده پنهان را آشكار كرد؛ از شرارت شترسواران باديه نشين در حمله به مبارزان میدان آزادی در قاهره گرفته تا تجهيز و تهاجم لباس شخصی‌ها در سوريه، و تکامل یافته تراز آن! در كشور خودمان، در مقابله با معترضان به انتخابات و حتی به خانواده‌ها و خانم‌ها تا سرقت شهيدان و اخیراً فحاشی به دختر آقای رفسنجانی درمکانی مذهبی و توهین‌های زشت سردسته مداحان حکومتی به رحیم مشائی! که تماماً نشان می‌دهد شتر شنائت و بی‌شرمی در خانه شتربانان هم می‌خوابد!

نردبان قدرت به نوبت است و هیچ تضمینی وجود ندارد آنکه با تنه زدن به دیگران بالا رفته همانجا با خیال راحت ستاره‌ها را رصد کند! تصور می‌شد سرکوبگران با قلع و قمع جنبش سبز به ثبات و آرامش دلخواه رسیده باشند، ولی دعوای دزدان سرگردنه و رقابت و جنگ درونی‌شان شدیدتر است. شاهدش رسانه "دولت یار" پایگاه خبری-تحلیلی حامیان دولت است که از حرکت احتمالی "لات‌ها و شعبان بی‌مخ‌های" جناح سنت‌گرایان و طرفداران روحانیت به سمت مراکز قدرت دولت (دفتر ریاست جمهوری در خیابان پاستور) ابراز نگرانی کرده و هشدار می‌دهد! (شماره ۳۰ فروردین)

در كشورهائی كه قانون حاكم است، دولت از نيروی پليس بهره می‌گیرد و پليس نيز به وظيفه قانونی خود برای حفظ نظم عمل مى‌کند. اما ديكتاتورهائی كه با فريب و رياكاری به رياست رسيده‌اند، مزدوران لباس شخصی را به عنوان ملت غيور و مردم عادی كوچه و بازار به جان معترضان می‌اندازند تا با دشنام و فرياد و فضيحت، آنها را ساكت و خانه نشين كنند.

نسل قبل كه تجربه كودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را پشت سر گذاشته است، خاطره كاميون‌هائی را كه "فله وار" اراذل و اوباش چماقدار را از جنوب شهر به وعده اسكناس‌های پنج تومنی (سانديس آن دوران) تجهيز كرده بود، به خاطر دارند و نقش شعبان بی‌مخ‌ها را در ميدان‌داری اين تظاهرات و چاقو زدن به شهيد فاطمى، وزير خارجه دكتر مصدق را از ياد نبرده‌اند، اما چه كسی باور می‌كرد چنان اتفاقاتی كه بعضاً در مقاطع خاص برای آن رژيم رخ می‌داد، پس از انقلاب تبديل به قاعده جاری و ساری و رويه روزانه گردد.
از آنجائی كه دستاويز متوليان ما پيروی از ولايت امام على(ع) و ادعای مبلغانشان ذکر "یاعلی" گفتن رهبری هنگام تولد است، به نظر رسيد نگاهی به مناسبات آن الگوی عدالت با چنين عناصری در دوران حكومتش مقايسه درس‌آموزی برای اهل عبرت باشد. به خصوص در روزگاری كه سوارشدن برموج احساسات عوام و تحريك ِ توده‌های نا‌آگاه و متعصّب سكه روز است، هشدار دادن متوليان ِ مدعی ولايت، به مخالفت آن امام با مدافعين غوغاسالارش، كه با شورش و انقلاب و دور زدن نظام قانونی شورا و بيعت، اظهار وفاداری به ولايتش می‌كردند بسی ضروری است!

اشارات زير استفاده از چنان تجربياتی است:

يك بار امام على(ع) در مواجهه با چنين اراذل و اوباش بى‌كاره‌ای كه معمولا معركه‌گير يا تماشاچی هر شرارتی هستند، فرمود:

"خوش مباد چهره‌هائی كه ديده نمی‌شوند مگر در صحنه‌های زشت (لامرحبا لوجوه لاتری الا كل سواه- حكمت ۲۰۰)

غوغا سالاران معاصر خلافت امام على(ع)، البته شهادت طلب! بودند و با مشت‌های گره كرده و شمشيرهای برافراشته خود در تظاهرات مقابل خانه يا مركز خلافت امام، خواستار برخورد با مخالفان (بخوانيد سرکوب و اعدام فتنه‌گران) می‌شدند! اما آن پيشوای حكيم چنين پاسخشان می‌داد:

"سرجايتان بنشينيد و دراين ابتلائات شكيبا باشيد. (بی جهت) دستها و شمشيرهايتان را درنظريات (شعارهاى) زبانی‌تان حركت ندهيد! در چيزی كه خدا شتابی برای شما نخواسته عجله نكنيد. (به جای شهادت طلبي، بدانيد) هر يك از شما كه بر شناخت حق خدا و رسولش باشد، اگردر بستر هم بميرد، شهيد مرده و اجرش با خداست و ثواب نیت صالح خود را به جای شمشير زدن می‌گيرد. بدانيد هر كاری را زمانی و سرآمدی است. (۱)

شعار دهندگان بی‌شعور، گويا به تظاهرات بيرونی و "زنده باد، مرده باد" گفتن برای رهبران موافق و مخالف و فرافكنی معضلات جامعه به عوامل بیگانه خو گرفته بودند كه اين چنين پندشان می‌دهد:

"در خانه‌های خود آرام بگيريد و به اصلاح روابط بين خودتان بپردازيد. راه بازگشت (توبه) همواره گشوده است. هيچ ستايش‌کننده‌ای جز پروردگارش را نستايد (بُت سازی نكنيد) و هيچ ملامت كننده‌ای جز خود را ملامت نكند (برای دیگران مرگ خواهی نكنيد). (۲)

از ويژگی‌های طبقات بی فرهنگ و رشد نيافته جامعه، به اصطلاح گروه‌های لومپَن و لات و لاابالي، لجام گيسختگی و مهارناپذيری آنها در چارچوب مقررات و موازين حقوقی است كه هم امنيت را از مردم سلب می‌كنند و هم دولت را در كنترل امور عاجز می‌سازند. البته حكومت‌های غير مردمی با اجير كردن اوباش در مسير اهداف استبدادی خود، آنها را ابزار و آلت تحميق شده‌ای برای سركوب مخالفين می‌کنند، اما حكومت‌های مردمی و قانونی همواره گرفتار خودسری‌های اين طبقه و قدرت تخریبی‌شان هستند.

شورش و انقلابی كه منجربه كشتن عثمان گشت، سونامی و سيلش به سرای خلافت جديد امام علی رسيده بود. خيرانديشان جامعه برای مهاراين سيل، بی‌تابانه از او می‌خواستند با دستگيری و قصاص قاتلان خليفه، قانون شرع را حاكم سازد، اما على(ع) كه به اژدهای انقلاب و فعال شدن قدرت تخريبی آن و ناتوانی دولت در مهارش آگاه بود، به آرامش و صبر و اتكاء به عامل زمان دعوتشان می‌كرد:

"ای برادران، من از آنچه شما می‌دانيد بی‌خبر نيستم. اما در برابر شورشيانی كه در نهايت قدرت تعرضی هستند، چه نيروئی برای من وجود دارد؟ آنها بر ما مسلط اند، نه ما برآنها! اينان جماعتی هستند كه برده‌های خودتان همراهشان انقلاب كرده‌اند و باديه نشينان (توده‌های بی فرهنگ) هم به آنها پيوسته‌اند. آنها در بين خودتان (متن جامعه) حضور دارند و هر آزاری بخواهند به شما می‌رسانند. آيا در جایگاه كوچكترين قدرتی بر انجام آنچه می‌خواهيد هستيد؟ اوضاع مشابه دوران جاهليت (بی قانونی و آشفتگي) شده و اين گروه پشتوانه دارند. تازه؛ اگر اين درخواستتان را عملی كنم، مردم سه دسته خواهند شد؛ بعضی نظر شما را دارند و بعضی نظر ديگری و بعضی نيز نه اين و نه آن نظر را دارند! بنابراين شكيبائی كنيد تا مردم آرام گيرند و دل‌ها (احساسات) فروكش كند و حقوق از دست رفته به راحتی قابل وصول گردد. منتظرتصميم من باشيد (سرخود كاری نكنيد) كه در غير اينصورت موجب تزلزل و تضعيف می‌گرديد. من تا جائی كه مدارا ممكن باشد مدارا خواهم کرد، ولی اگر ناچار شوم، آخرين راه حل (به اصطلاح) داغ كردن است!" (۳)

فراز فوق انتظاراتی را كه مردم از دولت برگزيده خود در شرايطی انقلابی و شورشی دارند تحليل می‌كند، فرازهای ديگری نيز وجود دارد كه با ريشه يابی عميقي، قدرت يافتن و به حكومت رسيدن "اشرار" را محصول طبيعی بی‌تفاوتی و كنار كشيدن مردم از مراقبت نسبت به عملكرد حاكمان و انتقاد و اعتراض به انحرافات آنها شمرده است. از جمله:

هرگز امر به معروف و نهی از منكر (انتقاد و اعتراض به حاكمان ظالم ) را ترك نكنيد كه دراينصورت "اشرارتان" بر شما حاكم خواهند شد. آنگاه (برای دفع شرشان) دعا خواهيد كرد و البته اجابت نخواهد شد (اصلاح امور با عمل است نه دعا). (۴)
 


۱- خطبه۲۲۰ بند۱۷ يا (۲۳۲ دربرخی نسخ).... اِلْزَمُوا اَلْأَرْضَ وَ اِصْبِرُوا عَلَى اَلْبَلاَءِ وَ لاَ تُحَرِّكُوا بِأَيْدِيكُمْ وَ سُيُوفِكُمْ هَوَى أَلْسِنَتِكُمْ وَ لاَ تَسْتَعْجِلُوا بِمَا لَمْ يُعَجِّلْهُ اَللَّهُ لَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ ( عَزَّ وَ جَلَّ ) وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ مَاتَ شَهِيداً وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اَللَّهِ وَ اِسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَى مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ اَلنِّيَّةُ مَقَامَ إِصْلاَتِهِ لِسَيْفِهِ فَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ مُدَّةً وَ أَجَلاً

۲-خطبه ۱۶ بند۹ - ... فَاسْتَتِرُوا فِی بُيُوتِكُمْ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ وَ اَلتَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِكُمْ وَ لاَ يَحْمَدْ حَامِدٌ إِلاَّ رَبَّهُ وَ لاَ يَلُمْ لاَئِمٌ إِلاَّ نَفْسَهُ

۳- (خطبه ۱۶۷/۱۶۸).... يَا إِخْوَتَاهْ إِنِّی لَسْتُ أَجْهَلُ مَا تَعْلَمُونَ وَ لَكِنْ كَيْفَ لِی بِقُوَّةٍ وَ اَلْقَوْمُ اَلْمُجْلِبُونَ عَلَى حَدِّ شَوْكَتِهِمْ يَمْلِكُونَنَا وَ لاَ نَمْلِكُهُمْ وَ هَا هُمْ هَؤُلاَءِ قَدْ ثَارَتْ مَعَهُمْ عُبْدَانُكُمْ وَ اِلْتَفَّتْ إِلَيْهِمْ أَعْرَابُكُمْ وَ هُمْ خِلاَلَكُمْ يَسُومُونَكُمْ مَا شَاءُوا وَ هَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَةٍ عَلَى شَيْ‏ءٍ تُرِيدُونَهُ وَ إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ أَمْرُ جَاهِلِيَّةٍ وَ إِنَّ لِهَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ مَادَّةً إِنَّ اَلنَّاسَ مِنْ هَذَا اَلْأَمْرِ إِذَا حُرِّكَ عَلَى أُمُورٍ فِرْقَةٌ تَرَى مَا تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ تَرَى مَا لاَ تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ لاَ تَرَى هَذَا وَ لاَ هَذَا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَهْدَأَ اَلنَّاسُ وَ تَقَعَ اَلْقُلُوبُ مَوَاقِعَهَا وَ تُؤْخَذَ اَلْحُقُوقُ مُسْمَحَةً فَاهْدَءُوا عَنِّی وَ اُنْظُرُوا مَا ذَا يَأْتِيكُمْ بِهِ أَمْرِی وَ لاَ تَفْعَلُوا فَعْلَةً تُضَعْضِعُ قُوَّةً وَ تُسْقِطُ مُنَّةً وَ تُورِثُ وَهْناً وَ ذِلَّةً وَ سَأُمْسِكُ اَلْأَمْرَ مَا اِسْتَمْسَكَ وَ إِذَا لَمْ أَجِدْ بُدّاً فَآخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْكَی

۴- نامه شماره ۴۷ نهج البلاغه- ...لاَ تَتْرُكُوا اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْی عَنِ اَلْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ أَشْرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَكُمْ



`