`
دريافت نسخه پى‌دى‌اف
`
`

آفرینش جهان هستی (۱)

زمیـن درجمـع این نُه طــــاق مینــا       چو خشخاشی بُود برروی دریــا
تو خود بنگرکزاین خشخاش چندی       سـزد گـر بر بـروت خود بخندی
از ايـن نـُه چهـار طاق پـر ستـاره        به تو نـرسد مگـر لـَختـي نظـاره

عطار نيشابورى هنگام سرودن شعر فوق شاید باور نمی‌کرد اندازه زمین در مقایسه با قطر جهان هستی، که ۹۳ بیلیون سال نوری تخمین زده شده، از دانه خشخاش هم به مراتب کوچکتراست! در این مقایسه باید دانه‌ای حدود ۶ بیلیون بار کوچکتراز خشخاش، یعنی کوچکتر از اتم را مثال می‌زد!!(۲) در جهان شگفت‌انگیز علم که سخن از کوارک و نوترینو (یک ده بیلیاردم هسته مرکزی اتم) و اندازه پلانک (یکصد میلیارد کوچکتر از نوترینو) است، تنها ۱۵ دقیقه فرصت داریم که هرکدام از دیدگاه‌های متفاوت موضوع خلقت را توضیح دهیم و ۱۰ دقیقه دیگر نیز به نقش و وظیفه ما آدمیان در این پهنه حیرت افزای هستی بپردازیم!! عرایض این ذره ناچیز در این مجال مختصر، به ارائه سرفصل برخی از مطالب کلی درباره "خلقت از دید قرآن" محدود می‌گردد:

۱- بیان بی نهایت بودن آثارآفرینش

اگر(چوب) همه درختان زمین (تبدیل به) قلم ‌شوند و دریا نیزبه مدد هفت دریای دیگرمرکب، شمارش مخلوقات خدا پایان نپذیرد.
وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (سوره لقمان آیه ۲۷ و کهف ۱۰۹)

۲- آغازآفریش؛ بازکردنِ آنچه بسته بود (اشاره به لحظه انفجار بزرگ)

آیا منکران نمی‌دانند که (کـُرات) آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از هم بازگشودیم و هر موجود زنده‌ای را از آب پدید آوردیم؟ آیا بازهم (به آفرینش) باور ندارند؟
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا ۖ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ۖ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ (انبیاء۳۰)

۳- تشبیه باز و بسته شدن جهان به پیچیدن طومار نامه ها (تمثیلی از حرکت حلزونی کهکشانها)

روزی که آسمانها را همچون طومار نامه‌ها درهم می‌پیچیم؛ همانگونه که آفرینش نخستین را آغاز کردیم آن را بازمی‌گردانیم. این وعده‌ای است بر عهده ما که قطعاً انجام خواهیم داد
يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ ۚ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ ۚ وَعْدًا عَلَيْنَا ۚ إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ (انبیاء ۱۰۴)

۴-انبساط عمومی عالم پس

ما آسمان (کهکشانها) را به نیروئی بنا نهادیم و در حال گسترش آنیم
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (ذاریات۴۷)

۵- قانون جاذبه عمومی (ستون نامرئی عالم)

خداست که آسمانها (کهکشانها) را بدون ستونهائی قابل رؤیت برافراشت...
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ ... (لقمان ۱۰ و مشابه آن در فاطر ۴۱)

۶- پیدایش نور و تاریکی (فعل و انفعالات هسته ای درون ستاره‌ای)

ستایش خدای را که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و نور را قرار داد...
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ۖ ... (انعام۱)
آیا شما از نظر آفرینش سخت‌ترید یا آسمانی که خدا بنا نهاده، سقفش را برافراشته و سامان داده، شبش را تاریک و پرتو نور آنرا (از فعل و انفعالات درونی ستاره) خارج کرده است، زمين را پس از آن گستراند، از آن آب و گياهش را برون آورد و كوه‌ها را لنگر (زمين) قرار داد
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ ۚ بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا (نازعات ۲۷ تا ۳۲)

۷- نظم و میزان درپهنه آسمانها

خورشید و ماه روی حساب‌اند. ستاره و شجره (کهکشانی) نیز در سجده (تبعیت از نظام عمومی)اند و آسمان را برافراشت و میزان (قوانین دقیق) را قرار داد
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِوَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ (الرحمن ۵ تا ۷)

۸- قدر و اندازه پدیده ها در هندسه هستی

"قدیر" یعنی بسیار توانای اندازه گذار، از نام‌های خدا در قرآن است که ۳۶ بار تکرارشده است، از جمله:

وهر چیزی را آفرید و دقیقاً برای آن اندازه قرار داد ... وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا (فرقان۲)
مطمئناً هر چیز را به اندازه آفریده‌ایم إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ (قمر۴۹)
آنکه آفرید و سامان داد و اندازه گذاشت و هدایت (عضوی) کرد الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ (اعلی ۲ و ۳)
هیچ چیز نیست مگر آنکه خزائن آن دراختیار ماست و جز به اندازه معین عرضه نمی‌کنیم وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ (حجر۲۱)
همه چیز نزد او اندازه (و حساب) معین دارد ... وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ (رعد ۸)

۹- آفرینش و هدایت (راهبری) وجودی توأم است

هدایت عضوی، غریزی و عقلی برای هرموجودی به همراه خلقت و در ضمیر اوست:

"گفت پروردگار ما کسی است که به هرچیزنعمت وجود عنایت کرد، راهبری نیز نمود قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ (طه ۵۰)
"آنکه آفرید و سامان داد و اندازه گذاشت و راهبری کرد الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ (اعلی ۲ و ۳)
 

۱۰- آفرینش آسمانها(کهکشانها) و زمین در شش روز (دوران)

آفریده شدن جهان در شش مرحله یا دوران (۳) (قبل از پیدایش حیات) در ۷ آیه قرآن عمدتاً با این جمله: "خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ "مورد اشاره قرار گرفته است (اعراف ۵۴، یونس ۳، هود ۱۱، فرقان ۵۹، ق ۳۸، سجده ۴، حدید ۴)

۱۱- دوران فرعی آفرینش زمین و تکوین جوّ آن

بگو: آیا خدائی را که زمین را در دو دوران آفرید انکار می‌کنید و برای او همتایانی قائل می‌شوید... و طی چهار دوران، کوه‌های ثابت را از بالای آن قرار داد و در آن برکت نهاد و مواد غذائی (خاک) را به اندازه و یکسان برای درخواست کنندگان (انواع موجودات) تقدیر کرد
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ۚ ذَٰلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ؛ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ (فصلت ۹ و ۱۰)

دو دوران اولیه زمین؛ الف) پیدایش زمین در درون سحابی خورشیدی و رشد آن (دحوالارض=غلطیدن زمین)؛ و ب) سرد شدن و گسترش آن در مرحله بعدی (طحوالارض=گسترش)می‌باشد. برخی دانشمندان پیدایش زمین را در دو دوره: احیائی و اکسیدی نیز تعریف کرده‌اند. (۴)

چهاردوران بعدی تحولات فیزیکی- شیمیائی زمین که خاک آنرا از هزاران عنصر حاصل‌خیز و پُر برکت (برای موجودات بعدی) انباشته ساخت، عبارتند از:

۱- دوران بمباران شهاب سنگ‌ها و بارش هيدروكربنها و اسيدهاي چرب برسطح زمین و پوشاندن آن از خاک سیاه و چرب

۲- سرد شدن تدریجی پوسته زمین در اثر برخورد دنباله‌دارهاى حاوى آب (حدود ٪۵۰) در طول ۱۵۰ میلیون سال، افزایش مواد آلى در جوّ و بارش آنها بوسيله باران‌هاى اوليه بر سطح گرم زمين. در این دوره که عصر سفال ناميده مى‌شود (Baked Clay) اسیدهای آمینه و فسفات‌های فعال (برای زمینه سازی حیات) تشکیل می‌گردند و گِل ولای دریاها لایه جدیدی را روی لایه سیاه قبلی می‌سازد. ساختار کریستالی گِل رُس و نمک چسبنده گراهام مواد آلی را با هم پیوند می‌دهند.

۳- عصر آب‌فشان‌ها. نفوذ تدریجی آب به داخل شکاف‌های سفالین پوسته زمین پس از برخورد با لایه‌های داغ زیرین به صورت آب جوشانی همراه خود، مواد عالی دو طبقه پیشین را حل و ترکیب کرده به صورت عناصر جدیدی به سطح زمین برمی‌گرداند. در این دوره ئیدروژن جوّ کاهش می‌یابد و قندهای مناسب برای ادامه حیات، گلیسرین، سولفور گوگرد، گازهای آلدئیدی و... لایه جدیدی را روی زمین ساخته و در این محیط داغ و اسیدی ایجاد پروتئین‌های حیاتی را ممکن می‌سازد.

۴- عصر لجنزارها و پیدایش حیات، افزایش تدریجی آب زمین و پیدایش بازهای آلی در آبگیرهای راکد ومتعفن دوره قبل با گازهای سیانیدی و... نقش گِل رُس در ایجاد نوکوتیدها، متابولیسم و تولید مثل را در اولین هسته‌های حیاتی پدید می‌آورند. (۵)

۱۲- آب منشاء پیدایش حیات در کره زمین

همه چیز را از آب زنده کردیم... ... وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ ... (انبیاء ۳۰)
خدا هر جنبنده‌ای را از آب آفرید... وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ ۖ ... (نور ۴۵)
او کسی است که از آب بشری را آفرید... وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا...(فرقان ۵۴)
اوست که آسمانها و زمین را در شش دوران آفرید درحالی که عرش او (نظام حیاتش) بر آب بود... وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ... (هود ۷)

۱۳- پیدایش جوّ زمین

آنگاه به آفرینش آسمان (بالای زمین = جوّ) پرداخت در حالی که دود بود (جوّ اوليه زمين که احيائي بود، در اثر بارش آب بوسيله دنباله‌دارها به جوّي حاوى آب، گاز کربنيک و اکسيد نيتروژن بود – ترکيبى مشابه دود – تبديل شده بود) سپس آن توده گاز را به صورت هفت آسمان (طبقه) قرار داد و در دو دوران سامان داد و به هرآسمانی برنامه‌اش را الهام کرد؛ و آسمان نزدیک‌تر به زمین را (که غلظت بیشتری دارد، از طریق تجزیه نوری و پیدایش رنگ‌ها) زینت داد و حفاظتی (در برابر اجرام سرگردان و اشعه‌های مضر حیات) قرار داد. این است اندازه‌گذاری خدای نیرومند دانا.

ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ؛ فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَىٰ فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا ۚ وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (فصلت ۱۱ و ۱۲)

درباره هفت طبقه جوّ بالای زمین، آیات مورد اشاره بعدى به تفصیل بیانگر حکمت زیبائی بخشی به آسمان و مکانیسم حفاظتی آن می‌باشند: بقره ۲۹، حجر ۱۶، اسراء ۴۴، انبیاء ۳۲، فرقان ۶۱، صافات ۶، فصلت ۱۲، ق ۶، ذاریات ۷، ملک ۳ و۵، نوح ۱۵، بروج ۱.
 

خلقت انسان

۱- قرآن خلقت انسان را پیوسته به سلسله تکامل موجودات زنده و سرشاخه شجره حیات و مرتبط با بدنه و ریشه‌ها ومواد آلی درون خاک در طول میلیاردها سال معرفی کرده است. نظریه قدیمی مستقل بودن آفرینش آدمی از سایر موجودات، که طی هزاره‌ها بر جوامع انسانی حاکم بوده است، با آیات آشکار قرآن در باره خلقت آدمی در تضاد می‌باشد.

۲- آدم، برخلاف تصورقدیمی، اولین بشر و به اصطلاح "ابوالبشر" (پدرآدمیان) نیست، بلکه برگزیده‌ای از انسان‌های اولیه بوده که برای نخستین بار جهشی درمسیر اختیار و اراده مستقل پیداکرده است. قرآن آدم را، همچون سایر پیامبران، برگزیده‌ای از نسل خود می‌داند:

"خداوند آدم، نوح، آل ابراهیم و آل عمران را از میان مردم عالم برگزید..." إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ (آل عمران ۳۳)

۳- به تصریح قرآن انسان از اولین منشاء حیاتی (نفس واحد) نشئت یافته است. انشاء هرچیزی (برخلاف خلقت که از مواد موجود است) از عدم می‌باشد، وقتی سلول نیز خود از اجزاء دیگری تشکیل شده است، "نفس واحد" باید اولین اثر حیاتی در کره زمین باشد:

"اوست که شما را از "نفس واحدی" از عدم پدید آورد..." وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ...(انعام ۹۸)

۴- خدا آفرینش آدمی را از خاک آغاز کرده (سجده ۷) و به انسانها توصیه کرده برای شناخت نخستین آثار پیدایش حیات در زمین سیر کنند:

"بگو در زمین سیر کنید وبررسی کنید چگونه آفرینش را آغاز کرده است؛ سرانجام خدا آفرینش آخرت را به همین گونه پدید می‌آورد؛ البته خدا بر هر کاری تواناست"
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ۚ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (عنکبوت ۲۰)

۵- قرآن با تعابیر مختلف مبداء آفرینش انسان را از خاک معرفی کرده است، اما نه از خاک معمولی، بلکه طی میلیونها سال ازتحولات فیزیکی و شیمیائی گوناگونی که در دل خاک (در ۴ مرحله بارور شدن خاک زمين براى حيات بعدى) صورت گرفته است.

خاک آمیخته با آب (گِل) را، هرچند خشک شده و آبش تبخیر شده باشد، "طین" می‌گویند. این کلمه ۱۲ بار در قرآن تکرار شده است. اشارات زیر به برخی مراحل آن است:

او کسی است که شما را از گِل آفرید، سپس سرآمدی زمانی برای آن گذراند هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَىٰ أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ۖ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (انعام ۲)
ما انسان را از چکیده‌ای (عصاره‌ای) از گِل آفریدیم وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ (مؤمنون ۱۲)
همان که هر چه آفرید، نیکو آفرید و آفرینش انسان را از خاک آغاز کرد الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ (سجده ۷)
...ما آنها را از گِل چسبنده‌ای آفریدیم ... إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ (صافات ۱۱)

۶- زوجیت: از ۶ میلیارد سال عمر تخمین زده شده کره زمین، حدود ۳/۷ میلیارد سال از زمان ظهور اولین نشانه‌های حیات می‌گذرد. در طول بیش از دو میلیارد از این مدت، تقسیم سلول‌ها و تولید مثل به روش غیر جنسی انجام می‌شده و جنسیت هیچ نقشی در تقسیم سلول‌ها نداشته است. از تفکیک کروموزوم ایگرگ در روی زمین فقط حدود ۳۰۰ میلیون سال یعنی یک بیستم عمر زمین می‌گذرد و از آن عجیب‌تر؛ آخرین تحول در این کروموزوم فقط ۲۰ میلیون سال پیش اتفاق افتاده و انسان کوچکترین نوع کروموزوم ایگرگ را دارا می‌باشد. در برخی گیاهان و حیوانات نرینگی و مادگی (کروموزوم‌های ایکس و ایگرگ) دریک جسم و در برخی دیگر جدا از هم هستند. تحقیقات ژنتیکی اخیر نشان داده است که شروع تقسیم جنسی با بوجود آمدن کروموزوم ایکس بوده و در آن زمان کروموزوم ایگرگ وجود نداشته است. جنسیت انسان از مجهول‌ترین نوع جنسیت در بین موجودات است که نسبت به آن کاملا بیگانه‌ایم.(۶)

قرآن به مسئله پیدایش جنسیت نیز اشاراتی به این شرح دارد: "کمال آفرین است آن خدائی که تمامی ازواج را آفرید، از نبات زمینی گرفته تا خودشان، تا آنچه نمی‌دانند" (یاسین ۳۶) "از هر چیز دو زوج آفریدیم باشد تا متذکر شوید" (ذاریات ۴۹) همچنین آیات: رعد ۳، زخرف ۱۲، نجم ۴۵، قیامه ۳۹.
 

جایگاه و نقش ما در برابرآفریننده بیکران هستی

۱- علم پيدا كردن به خلقت آسمان‌ها

در قرآن جمعاً ۳۱۰ بار (حدود یک بیستم کلمات این کتاب) از "آسمان"، ۸۵۶ بار از مشتقات کلمه "علم" (حدود یک هفتم کلمات قرآن) و ۲۶۱ بار از "خلقت" سخن گفته و درآیات فراوانی بر "حق" و هدف‌دار بودن نظام هستی و مُبرا بودن آن از پوچ و عبث بودن تأکید کرده است. (۷) از جمله:

"آیا (منکران) در درون خویش نمی‌اندیشند که خدا آسمان‌ها و زمین و مابین آنها را به حق (با هدف) و برای مدتی معین آفریده است؛ و بسیاری ازمردم (رستاخیز) لقای پروردگارشان را انکار می‌کنند"
أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ ۗ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ (روم ۸)

۲- توصیه به اندیشه در نظام و سیستم (ملکوت) جهان هستی

"چرا در نظام حاکم برآسمان‌ها و زمین و آنچه خدا آفریده است توجه نمی‌کنند، و اینکه شاید پایان زندگی آنان نزدیک باشد؟ پس غیر از این سخن کدام سخن را باور می‌کنند؟"
أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَىٰ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (اعراف ۱۸۵)
 

۳- آفرینش و اداره عالم توأم است

بیشتر مردم به وجود آفریدگار باور دارند، اما اداره جهان را سپرده شده به قوانین فیزیکی و تصادف و احتمال یا تصمیم دل‌بخواه آفریده‌ها می‌دانند. تأکید قرآن بر این است که آفرینش و حیات امری جاری است و خدا دائماً دراداره جهان نقش دارد و قوانین و نظامات مستقل از او نیستند:

"...آگاه باشید که هم آفرینش از اوست و هم امر! خجسته باد پروردگار جهانیان"
...ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (اعراف ۵۴)
 

۴-هدف خلقت انسان، به تعبیر قرآن، در موارد زیر خلاصه می‌شود:

۴-۱- انجام نیکوترین کارها در آزمون زندگی :

"خدائی که مرگ و حیات را آفرید تا در ابتلای زندگی نیکوترین شما پدید آید..."
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ...(ملک ۱)

۴-۲- احتراز از اختلاف و پیوستن به رحمت ربوبی:

"آنها دائماً در اختلاف هستند، مگر کسی که مشمول رحمت پروردگارت قرار گیرد و برای همین هم آنها را آفریده است"
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ (هود ۱۱۹)

۴-۳- هدف از خلقت همه غریبه و آشنایان، چیزی جز هموار کردن وجود خود برای کسب صفات خدائی نیست:

"من ناآشنايان و آشنایان را جز برای هموار کردن نفس خود برای حقیقت خدائی نیافریدم
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (ذاریات ۵۶)

۵- انتظار آفریدگار از انسانها

هماهنگ بودن با سایر نوازندگان در ارکستر هستی و اجرای ساز متناسب خود، مطابق نُت‌های تنظیم شده و با نگاه به رهبر ارکسترمی‌باشد، که در واژه قرآنی "تسلیم" (به حقیقت) تبیین شده است. در قرآن آمده است که:

آيا (منکران) غير از "اسلام" (تسليم حق بودن) را دنبال مى‌کنند، در حاليکه همه آنان (فرشتگان) که در آسمان‌ها و زمين‌اند، خواه ناخواه (طبق نظامات عالم) تسليم اويند و نه سوى او باز مى‌گردند.
أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ( آل‌عمران ۸۳)

۶- هدایت آفریده‌ها

به هدفی که از آفرینش آنان اراده شده، گام بعدی خلقت است. این هدایت فطری است وسازگار با ساختار وجود آنان. خداوند به آدمی ابزار شناخت: چشم و گوش و عقل داده تا نیک و بد را تشخیص دهد. این پیامبر درون است، اما از آنجائی که آدمیان همواره در معرض دو نیروی خیر و شر، عقل و نفس و به تعبیر دینی، رحمان و شیطان قرار دارند، کتاب هدایت و پیامبرانی بیرونی نیز فرستاده است تا از غفلت‌های دنیازدگی و ظلم به نفس و به آنچه در نهاد و فطرتشان دارند یادآوری و بیدارشان نمایند. متأسفانه همچون آب زلال سرچشمه که در مسیر خود به تدریخ رنگ و رسوب بستر را می‌گیرد، ادیان موجود اکثراً به شرک و خرافات آلوده و از نقش برپاداری و رشد دهندگی خود بسی دورشده‌اند، به صراحت قرآن تنها دین و آئینی می‌تواند آدمی را برپا دارد و به کمال آورد که از هرگونه شرک و ناخالصی مبرا بوده و آدمی را به فطرت توحیدی دعوت کند:

قبل از آنکه روزى بازگشت ناپذير از جانب خدا فرا رسد، به سوى دين برپادارنده (رشد دهنده) روى آور که آن روز صفوف (نيکان و بدکاران) از هم جدا مى‌شوند.
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ۖ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (روم ۴۳)
 


۱- خلاصه‌ای از مطالب و مستندات ارائه شده توسط عبدالعلی بازرگان در سمینار"خلقت" توسط "وحدت نوین جهانی" دردانشگاه UCLA

۲- در مقایسه قطر هستی ۱۰۲۳ * ۳،۹، قطر۱۲۷۵۶ کیلومتری زمین به مراتب کوچکتر از دانه یک میلیمتری خشخاش است.

۳- برخى دانشمندان ستاره شناس اين ۶ دوران را به ترتيب زير بيان کرده‌اند:

1- Inflation تورم فضا
2- Hot Soup آميختگى مواد در حرارت فوق‌العاده
3- Big Bang انفجار بزرگ
4- Formation of Stars پيدايش ستاره‌ها
5- The Manufacturing of Elements Heavier than Helium بوجود آمدن عناصر سنگين‌تر از هليم
6- The Formation and evolution of Solar System and Earth ايجاد و تکامل منظومه شمسى و زمين

۴- تحقیقات جدید درمورد ماهیت ایجاد هسته و سن زمین حاکی ازاین است که در مدت کمتر از ۱۰ میلیون سال زمین دارای شرایط احیائی بوده و پس از وقفه‌ای طولانی شرایطی اکسیدی برای حدود ۱۰۰ میلیون سال بر آن حاکم شده است که البته این نظریه با تئوری قدیمی کانت لاپلاس مغایرت دارد ( مجله ساینس سوم جولای ۲۰۰۹)

۵- مطالب مربوط به ادوار زمین از تحقیقات آقای دکتر کریم رستگار استاد دانشگاه شیراز استفاده شده است

۶– اقتباس از مقاله "نقش جنسیت در روند تکامل انسانها" نوشته دکتر رضا بنابی، نگین شماره ۱۷

۷- انعام ۷۳، ابراهیم ۱۹، حجر ۸۵، نحل ۳، انبیاء ۱۶- عنکبوت ۴۴، روم ۸، ص ۲۷، زمر ۵، دخان ۳۸، جاثیه ۲۲، احقاف ۳، تغابن ۳

 

``