سوره فاطر

به نام خداى رحمت‌گستر بر عام و خاص

۱۶ – اگر (خدا) بخواهد (مشیتش ایجاب کند) شما را می‌برد و خلقی جدید (نسلی نو) می‌آورد.

۱۷ – و چنین کاری بر خدا دشوار نیست.

۱۸ – هیچ کس بار (گناه) دیگری را بر دوش نمی‌گیرد و اگر سنگین باری (از کثرت گناه، شخص دیگری را) به برداشتن بارش فرا خواند، چیزی (سر سوزنی) از بارش برداشته نمی‌شود، حتی اگر خویشاوند باشد. (ای پیامبر) تو تنها کسانی را می‌توانی (از عاقبت گناه و جدی بودن آخرت) هشدار دهی که در نهان (وجدان بیدارشان) از پروردگار خویش بیم دارند و نماز (ارتباط با خدا) را برپا می‌دارند (جدی می‌گیرند) و هر کس پاکی پیشه کند (به اصلاح خود بپردازد) جز این نیست که به سود خویش پاکی پیشه کرده است و فرجام۲۴ (همه امور) به سوی خداست.

۱۹ – و کور و بینا یکسان نیستند،

۲۰ – و نه تاریکی‌ها و روشنی،

۲۱ – و نه سایه و حرارت (سوزان آفتاب)،۲۵

۲۲ – زندگان و مردگان (یا بیدار دلان و خفتگان) نیز یکسان نیستند، مسلماً خداست که هر که را بخواهد (شایسته هدایت بداند) می‌شنواند و تو نمی‌توانی (این حقایق را) به گوش خفتگان در گور (جهالت و غفلت) برسانی.

۲۳ – تو فقط هشدار دهنده‌ای،

۲۴ – بی‌گمان ما تو را به حق (به عنوان) بشارت دهنده و بیم دهنده‌ای فرستادیم، و امتی نبوده مگر آن که در میانشان بیم‌دهنده‌ای (از انحرافات‌شان) حضور داشته است.۲۶

۲۵ – و اگر (این قوم) تو را تکذیب می‌کنند، پیشینیان آنها نیز پیامبرانشان را، که نشانه‌های آشکار و نوشته‌های پندآموز و کتاب‌های روشن۲۷ برایشان آورده بودند تکذیب کردند.

۲۶ – سپس (به دلیل اصرار در تکذیب) انکارکنندگان را (به کیفر اعمالشان) گرفتم، پس چگونه بود کیفر من؟۲۸

۲۷ – آیا نمی‌بینی۲۹ که خدا از آسمان آبی (حيات‌بخش) فرو فرستاد که به (برکت) آن ثمراتی۳۰ (آثار متنوع گیاهی) به رنگ‌های مختلف رویاندیم و نیز از کوه‌ها نیز رگه‌هایی۳۱ سفید و سرخ به رنگ‌های مختلف (در طیف کمرنگ تا پررنگ) و سیاه۳۲ (پدید آوردیم)؟

۲۸ – (همچنین) از مردمان و جنبندگان۳۳ و چهارپایان به رنگ‌های مختلف (نژادهای گوناگون آفریدیم). چنین است که تنها بندگان دانشمندِ خدا از (شگفتی آیات) او در هيبت و حیرت (و هراس از غفلت خود) هستنند.۳۴ مسلماً خدا فرادست آمرزنده است.

۲۹ – مسلماً کسانی که کتاب خدا را (با تأمل و تدبر) تلاوت می‌کنند، نماز به پا داشته و از آنچه روزیشان دادیم، پنهان و آشکار انفاق کردند، به تجارتی امیدوارند که هرگز كسادی ندارد.۳۵

۳۰ – تا خدا پاداششان تمام و کمال دهد و از فضل خویش بر آنان بيفزايد که او آمرزنده‌ای بارور کننده (عمل آن‌ها) است.۳۶

۳۱ – و آنچه از کتاب۳۷ بر تو وحی کردیم، همان حقی است که (حقایق) کتب پیش رو (تورات و انجیل) را تصدیق می‌کند. بی‌تردید خدا به (نیازهای رشد و کمال و هدایت) بندگانش بس آگاه و بیناست.


۲۴ – مصیر، با مسیر (امتداد حرکت) و مرجع (مکان رجوع) تفاوت دارد؛ «صیرورت» تحول یافتن و «شدنی» است تدریجی، مثل تبدیل نطفه به نوزاد، دانه به درخت، و شکوفه به میوه. به سوی خدا بودنِ «مصیر»، یعنی سرانجام همه تحولات، به سوى آفریدگار هستی است.

۲۵ – در جغرافیای عربستان با صحاری سوزان منطقه استوایی آن، ظل و حرور معنای ویژه‌ای داشته است که ما امروز آن را حس نمی‌کنیم. «حرور» همان حرارت شدید خورشید و باد داغی است که اعراب را به پناه «ظِل» (سایه خنک) می‌کشاند. منظور همان ایمنی از خطر یا در معرض آن بودن است (الله اعلم).

۲۶ – فعل « خَلا» (در: خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ) از ریشه «خُلوّ» و هم‌خانواده با تخلیه می‌باشد. این کلمه در زمان و مکان نیز به کار می‌رود. یعنی پیامبرانی در زمان و مکان آنان می‌زیستند که صحنه حیات را «خالی» و نقش هدایت‌گری را ایفا کردند.

۲۷ – سه هدیه پیامبران برای مردم (بینات، زبر و کتاب مبین)، نه سه چیز مختلف، بلکه سه وصف یا سه جلوه از یک حقیقت است؛ بینّات همان دلایل روشنی است که در سخنان آن وجود داشت، زُبُر (جمع زبور) را پندهای حکمت‌آمیز اخلاقی و عقلانی شمرده‌اند و کتاب، به احکام و مقررات اطلاق می‌شود. و گرنه در روزگار انبیاء پیشین، کتاب به معنای امروز (اوراقی میان دو جلد) وجود نداشته است. آنها هم شریعت آوردند، هم اخلاق و هم احکام (فردی و اجتماعی). آیه ۱۸۴ سوره آل‌عمران نیز این سه وصف را در کنار هم تکرار کرده است.

۲۸ - کلمه «نکير» را اغلب مترجمان «انکار» معنا کرده‌اند. با توجه به چهار موردي که اين کلمه با ضمير متکلم وحده (کسره زير «ر») به صورت: «فکيف کان نکير ِ» در مورد خدا تکرار شده است، مي‌توان فهميد انکار خدا همان نپذيرفتن و پس زدن ستمگران است.

۲۹ – قرآن ۳۱ بار با جمله: «الم تر» (آیا ندیدی، نمی‌بینی)، ۳ بار با جمله: «الم تروا» (یا: الاترون) و ۲۴ بار با جمله: «الم یروا» (یا: الم یر، اولم یروا، افلا یرون، افلم یکونوا یرونها)، پیامبر و مؤمنین را به دقت نظر در مسائل مختلف دعوت کرده است که بررسی و طبقه‌بندی این موارد بس آموزنده است.

۳۰ – منظور از ثمرات تنها میوه درختان نیست، هر چند این کلمه در بیشتر موارد به آن برمی‌گردد. زمینی که به لطف باران در بهاران از مرگ زمستانی بیدار می‌شود و گل‌های رنگارنگی پدید می‌آورد (ثمرات مختلفا الوانها) هر کدام دارای تخم و ثمره‌ای (برای حشرات) است.

۳۱ – معنای «جُدَدٌ» (در: وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ) جاده‌ها و راه‌های عبور آدمیان یا دام‌ها نیست، این کلمه با کلمات: جدید، تجوید، مجدد و... هم‌ریشه است. در این آیه از نزول باران سخن گفته است، باران در زمین‌های هموار انواع ثمرات گیاهی را پدید می‌آورد و در کوهها (که روزی زیر دریاها بودند) تركيب آب با مواد کانی، انواع سنگ‌های رسوبی را پدید می‌آورد که به اصطلاح زمین‌شناسی «رگه‌های» رسوبی در میان طبقات زمین را شکل می‌دهد. این رسوبات برخلاف سنگ‌های آذرین، چون در اثر نفوذ باران دائماً تجدید و تازه می‌شوند، جُدد نامیده شده است.

۳۲ – این سه رنگ یا سه رگه‌ای که در این آیه از آن‌ها نام برده است، بیشترین نوع سنگ‌های رسوبی را تشکیل می‌دهند:
الف) بیض (سفید رنگ) شامل همه سنگهای آهکی و گچی،
ب) حمرٌ مختلف، الوانها (قرمز به رنگهای مختلف از زرد تا قهوه‌ای) شامل انواع سنگ آهن‌ها به نسبت مقدار آهن در ترکیب با مواد دیگر،
ج) غرابیب سود (سیاه مثل کلاغ) شامل ذغال سنگ‌ها (باقیمانده از جنگل‌های دوران پیشین).
همه این سنگ‌ها تحت عوامل فیزیکی و شیمیائی تحت فشار و حرارت و عوامل دیگر شکل گرفته است.

۳۳ - «دوّاب» (جمع دابه) از ریشه «دبّ» (راه رفتن آرام و حرکت خفیف) است. این واژه هر چند به اعتبار جنبیدن و حرکت، در مواردی به همه جنبندگان (از جمله انسان) نسبت داده شده، اما وقتی در کنار اوصاف دیگر قرار می‌گیرد، معنای خاص می‌دهد. به نظر می‌رسد در این آیه منظور از انواع موجودات (حشرات، و جنبندگان و...) به استثنای انسان و چهارپایان باشد.

۳۴ – در قرآن کلمات مختلفی همچون: خوف، خشیّت، رهبت، وجل، شفقّت، فزع، هول، انذار، تقوی و... آمده است که در برگردان فارسی، تماماً «ترس» ترجمه می‌شود! هر چند مفهوم ترس در این کلمات به نوعی وجود دارد، اما هر کدام معنای خاص خود را دارند که با دیگری متفاوت می‌باشد. در این آیه به وضوح نشان داده شده که «خشیّت» نه ترس عادی، که با آن آشنايیم، بلکه احساس حیرت و هیبتی است که تنها بر دل دانشمندان خداشناس (نه هر دانشمند غافلی) از شناخت عظمت آیاتش در آفاق و انفس حاصل می‌گردد. دانشمندانی در رشته‌های: هواشناسی، آب‌شناسی، گیاه‌شناسی، زمین‌شناسی، علوم انسانی، جمعیت‌شناسی، جانور‌شناسی و... که در این آیات به آنها اشاره شده است.

۳۵ – «بور» به گفته اهل لغت کسادی یا متاعی است که فروش نرفته و فاسد شده باشد.

۳۶ - مى‌گويند شکر نعمت، نعمتت افزون کند. معنای ريشه‌اى شکر، نوعی فزونی و زیادت است. در زبان عربی، چشمه پر آب، گاو پر شیر و آسمان پر باران را با همین واژه وصف می‌کنند. شاکر و شکور بودن خدا، افزایش دادن محصول عمل نیک بندگان و بارور کردن آن است.

۳۷ – منظور از کتاب در این آیه ظاهراً «اُم الکتاب» است که قرآن از آن منشأ اصلی نازل شده است. این حقیقت را از جمله در آیات ۲ تا ۴ سوره زخرف می‌توانید ببینید. قرآن به شکل کتابی میان دو جلد سال‌ها پس از رحلت پیامبر مکرم تدوین شده است.

ترجمه عبدالعلى بازرگان